چرا سالن «کتاببازی» ایجاد شد؟
از سال گذشته، خانه کتاب و ادبیات ایران سالنی را ویژه فعالیتهای خانواده و کودکان طراحی کرد. هدف از راهاندازی این سالن این بود که فعالیتها برای خانوادهها و کودکان در یک سالن متمرکز شود؛ زیرا این کار در سالهای گذشتهاش به صورت پراکنده انجام میشد. ما از مجموعههایی که در حوزه کودک و نوجوان فعال بودند، دعوت کردیم که طرحهایشان را ارائه دهند؛ بعد از بررسی این طرحها، تعدادی از آنها را تأیید کردیم و درنهایت همگی در سالن «کتاببازی» گرد هم آمدند.
بازیهای سال گذشته به چه صورت بود؟
سال گذشته اولینسال حضور سالن «کتاببازی» بود. در سال گذشته ۱۰ غرفه داشتیم که فعالیتهای مختلفی انجام میدادند. یکی از این فعالیتها بازیهای محیطی بود؛ بازیهایی که ذیل بازیهای جدی میگنجند. بازی جدی یعنی بازیهایی که هدف آن فقط بازی نیست و آموزش توأمان با هیجان و کنشهایی فراتر از یک کتاب خریدن ساده هدف است. این بازی محیطی ممکن است در هر جایی برگزار شود؛ اما چون در نمایشگاه کتاب، نخ تسبیح برنامهها کتاب است، بازی نیز حول محور کتاب میچرخد.
در سال گذشته بازی محیطی به دو صورت برگزار شد؛ نوع اول تحت موبایل و با تکنولوژی AR و نوع دوم ساده بود. بازی به این صورت بود که بچهها باید در نمایشگاه جستوجو میکردند و تعدادی کتاب را پیدا و معماهای آن را حل میکردند. این بازی بر اساس یک سناریو پیش میرفت و با وجود اینکه طولانی بود؛ اما بیش از هزار نفر در آن شرکت کردند. یکی دیگر از بازیها در سال گذشته، ابربازیهای چوبی بود. این بازی در ابعاد بزرگ و به صورت گروهی و با خانواده انجام میشد. ناشران خارجی از این نوع بازی خیلی استقبال کردند و پیشنهاد ساخت آن را دادند.
در سال گذشته دو فعالیت را برای اولینبار انجام دادیم که امسال در بین مابقی دوستان نیز رواج پیدا کرد؛ یکی از این فعالیتها تور بازدید نمایشگاه بود. هدف از برگزاری چنین توری این بود که بچهها را به نمایشگاه میآوردند و کتابهای خوب و ناشران خوب را به آنها معرفی میکردند. به هر گروه متناسب با سن دانشآموزان یک کارشناس داده میشد که همراه بچهها بود و کتابهای خوب را معرفی میکرد و حین این کار به بچهها مشاوره هم میداد. دومین فعالیت، کارنامه نشر کودک و نوجوان بود. هر سال کارنامه نشر بزرگسال برگزار میشد؛ اما از سال گذشته تصمیم گرفتیم این فعالیت در حوزه کودک و نوجوان هم صورت بگیرد. کارنامه نشر کودک و نوجوان یعنی معرفی تازههای نشر در یک سال گذشته و فعالیتهای مبتنی بر آنها: مثل مشاوره، قصهگویی و تصویرسازی خلاق روی همان آثار، برگزاری نشستهای عمومی، روشهای خواندن و... .
در سالن «کتاببازی» نمایشگاه امسال چه کارها و فعالیتهایی را انجام دادید؟
امسال بازنگریای در برنامهها کردیم و سالن «کتاببازی» را راهاندازی کردیم؛ علاوهبر این، کل صحنههای نمایش در نمایشگاه کتاب ۱۴۰۲ نیز با معرفی گروه ما صورت گرفت. برنامه این صحنههای نمایش از عروسکهای غولپیکر و فَکزن گرفته تا عروسکهای خیمهشببازی بود و این عروسکها در جاهای مختلف مصلی مستقر بوده و برنامه ارائه میدادند.
امسال این صحنههای نمایش با مشارکت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد. یکی دیگر از اقداماتی که در نمایشگاه کتاب امسال از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد، کتابخانههای روستایی سیار بود که برای کودکان و نوجوانان روستایی مناطق محروم کتاب میبردند. کار این کتابخانهها در نمایشگاه، خواندن کتاب برای بچهها، نقاشی کشیدن و... بود.
یکی از کارهای جدیدی که در نمایشگاه امسال برگزار کردیم و به صورت فراگیر در تمام نمایشگاه هم اجرا شد، کار مرد نقرهای (silverman) بود؛ این موضوع ایدهگرفته از نمایشگاههای کشورهای غربی بود؛ اما ما پیشنهاد کردیم که در این فعالیت ادیبان کهن خودمان لباس مخصوص بپوشند و در کل نمایشگاه در گردش باشند. در این طرح ما شخصیت حافظ، سعدی، فردوسی و جلال را طراحی کردیم. غیر از این فعالیتها که به صورت میدانی و محیطی بود، فعالیتهای دیگری هم مبتنی بر کتاب در این ۱۰ غرفه انجام دادیم که به ترتیب عنوان میکنم:
دومین غرفه مربوط به دفتر تبلیغات حوزه علمیه بود. برای خانوادهها و بچهها به صورت جداگانه مسابقه علمی و معارفی برگزار کردند و در قسمت زنان و خانواده هم درباره پوشش بانوان مسابقه برگزار شد. سومین غرفه برای مؤسسه بُردار بود که حول محور عدالت آموزشی میچرخید. در این غرفه افرادی حضور داشتند که مروج کتاب یا معلم بودند. کار این افراد آموزش به کودکانی بود که از تحصیل خوب یا مربی خوب محروم بودند. برای این کار سامانهای تعریف کردیم که یک مربی از نقطهای از ایران با کودکی که در سمت دیگر کشور است، ارتباط برقرار کند تا آن کودک بتواند یک ساعت در روز یادگیری داشته باشد. بیشتر هزینههای این غرفه بر عهده خیریهها بود.
چهارمین غرفه، غدیرشناسی بود. در این غرفه، مؤسسه غدیرشناسی به معرفی خود و کارگاههایش پرداخت. پنجمین غرفه و یکی از مهمترین غرفههای ما، غرفه کارنامه نشر کودک بود که در سال گذشته هم برقرار بود. این غرفه امسال بسیار هدفمندتر از سال گذشته عمل کرد. برای کودکی که وارد این غرفه میشد، هفت فعالیت در نظر گرفتند. اول کودک با وسایل معمولی که در طبیعت میبیند مانند سنگ، چوب و صدف بازی میکند و کاردستی میسازد. در دومین بخش یک تاس دست کودکان داده میشد و از آنها میخواستیم سهبار این تاس را پرتاب کنند؛ با هر بار پرتاب، عددی درمیآمد که بر اساس یک جدول از پیش تعیینشده، هر عدد یک کلمه بود. کودک باید با این سه کلمه یک داستان کوتاه میساخت. در قسمت سوم این غرفه آشنایی با شناسنامه کتاب یعنی نام نویسنده، ناشر و تصویرگر انجام میشد. در قسمت چهارم نیز رستورانی طراحی شده بود که کودک در منوی غذا با ژانرهای مختلف ادبیات داستانی آشنا میشد. در قسمت پنجم بازی ماروپله طراحی شده بود که کودک در حین بازی با مهارتهای اجتماعی آشنا میشد و درنهایت در قسمت ششم قصهگویی و در قسمت هفتم نقاشی مبتنی بر آن قصه و مشاوره و راهنمایی کتاب اجرا شد.
هفتمین غرفه مربوط به «بچههای مسجد» بود که زیرمجموعه کانون فرهنگی هنری مساجد بود. برنامههای آنها برگزاری نمایش با محتوای تربیتی، نمایش عروسکی و... بود. هشتمین غرفه برای نیروی دریایی ارتش بود که در آن، کودکان و نوجوانان با سختی کار افراد در نیروی دریایی آشنا میشدند. در این غرفه ادوات نظامی نیروی دریایی هم به صورت ماکت طراحی شده بود. نهمین غرفه «شادبوم» بود. این غرفه از طریق نرمافزار شاد بازی محیطیای را برگزار کرد که اسمبازی و کتاببازی بود. این بازی توسط یک ربات آغاز میشد و بر اساس هر پاسخ درست به سوال بعدی میرفت. اگر این بازی به انتها میرسید، بچهها جوایز خود را دریافت میکردند. همچنین در این غرفه بازی محیطی کتاب هم اجرا شد؛ به این صورت که چند کتاب گم شده بود و بچهها با گردش در نمایشگاه و بر اساس اطلاعات محدودی که از کتاب داشتند، باید کتاب را پیدا میکردند.
آخرین غرفه برای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود. کانون هم با هفت برنامه متنوع میزبان بچهها بود؛ اول قصه میگفتند، بعد از بچهها میخواستند که بر اساس قصه، نقاشی بکشند، بازی کنند و کتاب بسازند. در مراحل بعدی نقالی و حکایت پهلوانان بود و معرفی نویسندههای معروف و درنهایت مشاوره کتاب و معرفی مراکز کانون.
استقبال از این سالن و بازخورد مخاطب به چه صورت بود؟
استقبال خوب بود؛ اما این مسئله خیلی زیاد به جانمایی ما و معرفی نمایشگاه از ما بستگی دارد. اگر معرفی خوبی صورت بگیرد، حتی برایمان تابلوهای تبلیغاتی تولید شود مسلما بازخورد بهتری دریافت خواهیم کرد. متأسفانه ما حتی یک تابلو تبلیغاتی نداشتیم. برگزارکنندگان نمایشگاه، باید این بخش را جدی بگیرند و برای خانوادهها و بچهها احترام بیشتری قائل شوند.
نظر شما